تجربه نگاری پیاده روی اربعین سال 1394

تجربه نگاری پیاده روی اربعین سال 1394

جمع آوری و ارایه خاطرات و تجربیات زیارت کربلا در پیاده روی اربعین 1394
تجربه نگاری پیاده روی اربعین سال 1394

تجربه نگاری پیاده روی اربعین سال 1394

جمع آوری و ارایه خاطرات و تجربیات زیارت کربلا در پیاده روی اربعین 1394

توصیه به نماز شب و نماز اول وقت صبح

بین واقعیت و مکاشفه برایم حاصل شده بود قبل از اینکه برخی حوادث و صحنه ها برایم حادث شوند، از قبل آنها را تجربه کرده ام و سرّ این ماجرا را هم نمی دانم که آیا به خواب دیدم یا چندی قبل از وقوع همان ماجرا، با کشف شهود مشاهده کرده ام یا خیر و اساساً چون این قبیل موارد برایم نادر پیش آمده در علت آن زیاد دقیق نشده ام.

  

عصر روز دوم پیاده روی اربعین به عمود 1203 رسیده بودیم. شدت خستگی و فرسودگی جسمی که به سبب طی نمودن فاصله ای بیش از حد معمول در روز دوم پشت سر گذاشته بودیم از من جز جنازه ای متحرک باقی نگذاشته بود و عدم استراحت در سه شب قبلی که اثر دیر رسیدن به نجف در شب اول و زیارت ارواح مرحوم به وادی السلام در شب دوم و ذکر و زیارت در شب سوم بود، باعث شده بود به محض ورود به موکب محل استراحت پس از نماز میل شدیدی به استراحت مطلق داشته باشم.

به مجرد ورود به موکب متوجه شدم خیلی دیر رسیدیم و احتمال جای خواب در این موکب فراهم نباشد. عیناً حالتی که قریب به مکاشفه بود برایم حاصل شد و در همان حالت مشاهده کردم در این چادر جای خواب نیست و تنها در مدخل ورودی جایی که کفش ها انبار شدند و زیراندازی ندارد و پراز خاک و زباله است، یک جای خواب و البته در توضیح ادامه خواهم گفت، محل عبادت برایم فراهم شده است.

زیاد توجه نکردم و و چند قدمی تا ته چادر نزد دوستانیکه قبلاً رسیده بودند رفتم. به امید اینکه جایی پیدا کنم و یا از سر مودت با رفقا، ایشان جایی برای من باز کنند. اما چند دقیقه ای نگذشت که متوجه شدم در این شلوغ بازار هر کس به بیشتر از خودش فکر نمی کند.

شدت درد پاهایم و مخصوصاً پای راستم که بشدت از زیر تاول مجروح و باند پیچی شده بود، میلی برای یافتن جای خواب برایم باقی نگذاشته بود و بیشتر میل داشتم به زور اگر همان وسط هم که شده بخوابم.

صحنه دوم برایم مجسم شد که فقط همانجا جای من است و گویی کسی با من سخن می گفت که اگر آنجا خوابیدی از سر غیض و یا خستگی به شیطان امان ندهی که نماز صبحت قضا شود و به آرزوی خواب یکساعته ای که پس از اذان صبح شیرین است و مصادف با حرکت خواهد شد از این یک نماز بگذری؟!

فوراً بلند شدم و جهت اینکه فرصت را برای مدت ساعت خواب مفید از دست ندهم و به بهانه رفع خستگی مشغول صحبت با رفقا شوم (و از درد و خستگی راه حکایت کنم) و با این کار فرصت خواب را از اینطرف کم نموده از آنطرف با قضا نمودن نماز صبح رفع کنم، سریع به همان محل رفته، رفت و روبی کرده و خاکها و زباله را کنار زده، با پتوهای معمولی خوابیدم.

قبل از نماز صبح بیدار شدم، فرصت به اندازه کافی محیا بود پس مشغول نماز شب شدم و از خدا طلب فرج صاحب الزمان (عج) و برآورده شدن حاجت تمامی ملتمسین دعایی که سفارش کرده بودند و همچنین حوائج شرعی تمام کسانیکه فرصت نکردند یا فراموش کردند سفارش دعا کنند، نمودم.

نظرات 1 + ارسال نظر
زائر جمعه 27 آذر 1394 ساعت 09:41

خداوند از همه ما قبول کند این قبیل زیارت ها رو انشاا...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.